پرچین

مجموعه شعرها

پرچین

مجموعه شعرها

کاش حرفی بزنی

صبح با یاد تو بر میخیزم.
نام زیبای تو را میگویم.
میخورم صبحانه.
و به امید توان یافتن از دوستی ات
میرم از خانه
روز با یاد تو ، همراه همه،
میکوشم
میخورم، مینوشم.
شب که شد، بی تابم.
تا تو را باز ببینم در خوابُ
زودتر می خوابم.
من پرم از تو، ولی دور از تو
و تو نزدیکتر از من به منی
کاش حرفی بزنی.

مصطفی رحماندوست.





نظرات 17 + ارسال نظر
کمند دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:02 ق.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام آقا رضا تو این شعر منظورت من که نبودم ۰بودم؟جونم ۰۰ خالت خوبه مرد ۰۰ تو این شعر منظورت من که نبودم ۰بودم؟ یعنی میخوای بگی هر رو.ز صبح فقط با یاد من صبحونه میخوری ۰۰ خوب بیا با خودم صبحونه بخور چرا بایادم ؟ ببین سر سفره صبحونه مربی آلبالو هم بزار نون بربری و پنیر تبریزی هم باشه جون تو صفاش بیشتره ها ۰۰نوشته بودی کاش حرفی بزنی دیگه چی برات بگم ۰۰ نوشتی من پرم از تو مثلا چه جوری پر شدی از من مگه من آبم و تو کوزه ؟ خیلی این شعرت مشکوک میزنه ۰۰

باران... دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:33 ق.ظ http://manzelgah.blogsky.com

سلام آقا رضا.
امروز امدم تا به دوستان سری بزنم.شعراتون خیلی قشنگن.میشه کمی شوخی کنم؟من وقتی شعرو خوندم می خواستم بنویسم امدم حرفی بزنم..اما نظر این کمندی رو که خوندم دیدم اون پیشدستی کرده...راستی سلام کمند خودم...کمندی همش تقصیر اون نمازیه که میخونی جلوتر از من اینجایی.من چکار کنم بتونم نماز بخونم؟

نمیدونم چرا ولی این شعرو که خوندم با خودم زمزمه کردم:

من در پس در تنها مانده بودم

همیشه خودم را در پس یک در تنها دیده ام

گویی وجودم در پای این در جا مانده بود...


ضمنا رضای عزیز چندین باره که شما مطلب نوشتید و من نتونستم چیزکی بنویسم.میدونم که درک می کنید بی حوصلگی و خستگی روزهای تلخ زندگی را و منو می بخشید.
پاینده باشید.
باران/

صدر دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 09:36 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
راه طولانی !
از خود به خود !
الا از خود به او
موفق باشی
صدر

نیلوفر دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:15 ق.ظ http://axemandar.persianblog.com

سلام و ممنونم که بهم سر زدین/

هیچکی دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:34 ق.ظ http://zooghal.blogsky.com

یاحق
خیلی قشنگ بود
هر چند که از این جمله زیاد خوشم نمیاد ولی دلم نیومد ننویسم که...

کمند سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 03:24 ق.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام رضا جونم حالت چطوره بابا رضا جون کمندی منو عاشق نکن ترو خدا بزار همینجور روال زندگی رو آروم برم این همه دلبری میکنی که چه شود مرد ۰۰ ناشتا رو علم کن تا نماز رو خوندم بیام با هم صرف کنیم ۰۰ بعدشم تو اون پارک بغلی یوختی راه بریم مثلا ورزش صبگاهی بعدشم گشنمون میشه بازم میریم میخوریم خوووووووووووب ۰(بارانی) دختر میشه من یه جا برم تو زاغ سیاه منو چوب نزنی ۰۰ بابا شاید من دو کلوم حرف خصوصی با این خلق الله داشته باشم بد جور پاتو کردی تو گیوه ما هااااااااااا (بارونی) حیف که دختری وگرنه ننمو میفرستادم خواستگاریت ۰۰(صدر ) سلام خوفی مرد ۰۰ مرسی که بیادمی رضا جونم دلم برات تالاپ تلووپ میکنه هااااااا

[ بدون نام ] سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:16 ق.ظ http://bandarabbascity.blogsky.com

وبلاگتون قشنگه.

طلوعی تا فردا ... سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:01 ب.ظ http://Melodin.PersianabLog.Com

چه لطافت عمیقی داشت ... من پرم از تو .. ولی دور از تو ... و تو نزدیکتر از من به منی ... کاش حرفی بزنی ... من اسیر لطافتش شدم ... بی آنکه بخواهم حتی !!! نیکو .

باران سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:34 ب.ظ http://chakad

خوش به حالت که کسی رو پیدا کردی با هات صبحونه بخوره!!نوش جون

کمند سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:28 ب.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام (بارونی) خدا خفت کنه دختر اگر گذاشتی یه لقمه نون راحت از گلمون بره پائین ۰۰ بابا (بارونی) هنوز نخوردیم قراره بخوریم سقه سیاه ۰۰۰۰(رضا) ببین این بارونی حسوده بهش محل نزار بیا بریم یه آبگوشت مشتی هم دعوت ما ببین کوبیدن مخلفاتش با تو خوردنش با من باشه ۰۰ ببین یه سینما هم دعوت من ۰۰ از اون فیلمای ماچ ماچ بازی نه از اون فلیمای آبغوره ای ۰۰ باشه یا الله دیگه گیشه الان شلوغ میشه ماشاالله مردم همه بیکارند ۰۰ این فیلم دختر ایرونی رو هم نبین بعدش ادعات زیاد میشه مجبورم میکنی بیام خواستگاریت

امین چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:09 ق.ظ http://shishegar.persianblog.com

سلام.باز هم در انتخابت سلیقه ای خاص به خرج دادی که من از اون خوشم می یاد.ممنونم که سر زدی .بروز کردم وموفق باشی...

پرچین چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:11 ق.ظ http://parchin.blogsky.com

این کمند خانم هم یه روز منو خانم پرچین کرده! یه روز باهام صبحانه میخوره. یه روز میاد خواستگاریم!..
بابا مردم باور میکنن. اینا چیه میگی؟

کیان چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:19 ب.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

رحماندوست....رحماندوست...نمی دانم چه باید گفت؟ولی دل نشین بود

کمند پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:58 ق.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام ۰۰ اومدم درد دل کنم ۰۰امشب دلم قد خدا گرفته ۰۰ اولین باری که خواستم وبلاگ بسازم چونکه بلد نبودم به شخصی گفتم میشه بهم یاد بدی چگون وبلاگ میسازند ۰۰ گفت من برات میسازم ۰۰بهش اطمینان کردم و خوشحال شدم ۰۰ اون وبلاگ آفتاب شرقی شد تموم دنیای من ۰۰ دیگه داشت کم کم غم غربت غریبی از یادم میرفت به نوشته های بچه ها عادت کرده بودم به سر به سر گذاشتن ملت ۰۰ خلاصه تموم دنیام تو اون یه گوشه جا خلاصه میشد ۰۰ چه شبها نمیخوابیدم که بنویسم شعرامو درد دلامو خاطراتمو ۰۰ این آقای(علی طاهر نیا) اردیبهشتی

خیابان اردیبهشت پاسوورد منو داره هر روز میاد نوشته های منو پاک میکنه نامردی میکنه من مینویسم با چه شوقی بعد نماز صبح میشینم کلی به وبلاگم نقش و جون میدم ایشون از حسادت یا اینکه چرا من نخواستم باهاش رابطه ای بیش از قالب دوستی ساده داشته باشم هی میاد نوشته ها رو پاک میکنه ۰۰ نامرد زورش به یه زن رسیده دلم بد جور گرفته تموم شب رو گریه کردم نخواستم این وبلاگ هم ارزونی خودش ۰۰ اگر تو شماها یه مرد پیدا میشه فقط بهم بگه چگونه یه پاسوورد رو عوض میکنند ۰۰ دلم قد آسمون خدا گرفته الهی خیرشو نمیبینه (علی طاهر نیا ) اسم مرد رو خودش گذاشته ولی از صد تا کوفه ای و یزید کافر تره ۰۰ چرا آخه ۰۰ مگر من چیکار کردم ۰۰ چونکه خواننده گان وبلاگم بیشتر از وبلاگشه ۰۰ چونکه حرفای دلمو مینویسم ۰۰ ببخشید باهاتون درد دل کردم ۰۰ ببخش ۰۰ یه روز جواب این اشک ها رو میده

صنم پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:32 ب.ظ http://ahd.blogsky.com

تمام زیباییش به اینه که حرفشو با شعر رحماندوست و با تایپ زیبا و تصویرهای بی نظیرتو زده ... در پناه حق رضا جان ...

سعید پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 07:02 ب.ظ http://nale.persianblog.com/

رضای عزیزم سلام ...
و پرچین زیبایت چه حرفهای مهریانی را هدیه به همگان می کند .. و آنقدر خوبی که مهربانی بی تاب توست ....
ارادتمند

کمند جمعه 5 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:03 ق.ظ http://mahbanow.persianblog.com

سلام رضا یعنی نمیخوای سراغمو بگیری یعنی دیگه واست مهم نیستم ۰۰ ببین من قهر کنم دیگه صلح کردنم کار حضرت فیله هااااااااااااااااااااااا صبحونه هم نمیخوام پیشکش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد