اتفاق
تنها یک اتفاق بود
آنگاه که در اعماق تیرگی
برقی خفیف در چشمهایی که بینهایت بود،
(آنگاه که اتفاقی از من عبور کردی)
در من چراغی ناشناخته و غریب
چنان افروخت که هنوز
امروز در روشنای روز هم با نور آن راه میروم
و گرمای حیاتم از اوست.
.....