پرچین

مجموعه شعرها

پرچین

مجموعه شعرها

گفتگو با خدا

آنقدر این نوشته رو دوست دارم که بازم میارمش. مخصوصا اینجا که میگه :بیاموزند هرگز نمیتوانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد.
 یا ینجا که میگه : فقط چند ثانیه طول میکشد تا زخمهای عمیقی در قلب آنانکه دوستشان داریم ایجاد کنیم ام سالها طول میکشد تا آن زخمها را التیام بخشیم....

امید

فضای شلوغ کافی شاپ آدمو بیاد بارهای خیابونای فرانکفورت میانداخت. سر هر میز دخترا و پسرهای جوون نشسته بودن و مشغول گپ زدن بودند. بیشتر پسرا موهاشونو دمب اسبی بسته بودن و دخترا هم آستینا تا بالا تا خورده و لنز چشماشون تو ذوق میزد. گوله گوله هر قسمتی گروهی دور هم بودن و تو لاک همدیگه. اما یه نگاه گذری نشون میداد به ازاء هر یه پسر سه چهار تا دختر نشسته بودن...
یاد آماری که چند وقت پیش خونده بودم افتادم و به نیکو گفتم : اگر تمام پسرهای ایرونی تصمیم بگیرند ازدواج کنند و خارج نرند و مجرد نمونن باز هم حدود ۵/۱ میلیون دختر بی شوهر میمونن.
نیکو گفت بر عکس چین که بدلیل کنترل جمعیت بیشتر خانواده ها پسر دار شدن و حالا چند میلیون پسر بیشتر دارن. چطوره با هم مبادله کنیم...
یادم افتاد که به چه روزی افتادیم و اینکه همین الانم باندهایی زیادی هستن که دختر ها رو  ها بخاطر فقر فریب میدن و به  که به کشورهای حاشیه میفرستن. همین ملخ خورایی که تا دیروز تو بیابونا پرسه میزدن حالا ....
از این افکار حالم گرفته شد و رفتم تو لک. نیکو متوجه شد. یه عکس در آورد و نشونم داد. خودش بود که میون دهها خارجی تنها ایرانی بود که مقاله علمیش قبول شده بود و داشت ارائه میکرد و همه سراپا گوش بودن.
با خودم گفتم هنوزم چیزایی هست که به آدم قوت قلب میده و نمیشه کاملا نا امید بود....

یک روز خوب

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماندمن ار چه در نظر یار خاکسار شدم چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماندرقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند




-چه خوبه بعد سه روز تعطیل از یه مسافرت کوچیک برگردی و ببینی بلاگ اسکای دو هفته نجومی اش تموم شده و کامنت سیستمش درست شده و دوستای خوبش اومدن بهش سر زدن و خودتم میتونی بری بهشون سر بزنی و براشون پیغام پسغام بذاری...همتونو دوستتون دارم.

-یه چیز خوب دیگه. نیکو که بی خداحافطی رفته بود حالا اومده . با سلام. از اون بهتر منو دعوت کرده یه جای کلاس بالا. میدونم روز خوبی خواهد بود. فکر کنم سوغاتی هم برام اورده.

- نمیدونم روزنامه شرق رو که جدیدا چاپ میشه میخونید یا نه. اینا همون گروهی هستند که با افتادن همشهری بدست جناح راستی ها اونجا رو ترک کردند و ظاهرا اومدن اینجا. روزنامه بسیار پر محتوا و غنی و بسیار حرفه ای. من از خریدن و خوندنش لذت میبرم ....

- حتما شنیدین شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران مهلت تعیین کرده تا فعالیتهای هسته ای اش رو متوقف کنه. و لابد شنیدین که تحریمهای لیبی هم بعد از ۱۱ سال لغو شد. ایران امروز منزوی ترین کشور دنیا است و در نوک حمله اغلب کشورهای امریکا و اروپا. آخرین این قصه رو خیلی خوش نمیبینم. این پروژه ایست که آخرش تعیین تکلیف نهایی ماست و ظرف یک و حداکثر ۲ سال به پایان میرسه. بعضی ها میگن هر چی بشه بهتر از حالا است. شما چی میگید؟
این عکس یه جورایی به موضوع ربط نداره؟ :

به یار دور

 به دنبال کدامین قصه و افسانه می گردی
در این بیغوله ردپایی از یاران نمی یابی
چراغ شیخ شد خاموش و این افسانه شد روشن
که در شهر ددان میراثی از انسان نمی یابی

میدانی که چقدر جایت خالی است. تماس نمیگیرم زیرا میترسم هزار بغض فرو خورده ناگاه ره بر برون بیابد و شرمگینم سازد.

چقدر خوب است دوست خوب.جقدر خوب است حضورش. جاییکه هیچ رازی قرار ندارد.و هیچ ناگفته ای مجال ماندن نمیابد. کاش اینجا بودی .کاش انجا بودم:

آیینه خموش ،
آرام و استوار،
و روح ،
- این گمشده به جاده ی پر شیب روزگار ،
و اضطراب عجیبی که در وجود
- لبریز گشته است
بر من اشارتی است ؛
که اینجا ...
نه جای توست



-نظرات شما-

یادگاری

اگر میخواهید یک پنجشنبه یا جمعه بیاد ماندنی و خوب داشته باشید حتما برید به تنگه واشی نزدیک فیروزکوه در ۱۳۰ کیلومتری تهران. هم شلوغی و هیجان رو تجربه میکنید و هم اگر علاقه مند باشید از آبشار که رد بشوید چیزی نیست جز آرامش ، طبیعت بسیار زیبا ، صخره های عمودی ۲۰۰، ۳۰۰ متری ، رودی ارام و چمنزارهای رویایی.
اینهم آخرین عکسهای آنجا:


















نظر بدین